هوش مصنوعی: این شعر از دو معشوقه سخن می‌گوید که هر کدام به شیوه‌ای دل و دین شاعر را می‌ربایند. یکی با نگاه و عشوه، و دیگری با زیبایی و جذابیت‌های ظاهری مانند موی مشکی و ابروان کمانی. شاعر از عشق و رنج ناشی از این دو دلربا می‌نالد و احساسات خود را با تصاویر زیبا و استعاری بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی پیچیده، درک آن را برای سنین پایین‌تر دشوار می‌کند.

غزل شمارهٔ ۴۹۶

دو دل ربا که بلای دلند و آفت دین
دلم به غمزه آن رفت و دین به عشوهٔ این

یکی ز غایت عرفان گلیست پرده‌گشا
یکی ز عین حیا غنچه است پرده‌نشین

یکی به کام حریفان نموده خنده ز لب
یکی به عارض تابنده همچو در ثمین

یکی به عارض تابنده رشک ماه فلک
یکی به قامت رعنا بلای روی زمین

یکی ز طره سرچین نموده مشگ ختا
یکی ز عقده گیسو گشوده ناقه چین

یکی به قصد من از ابروان کشیده کمان
یکی چو چشم خود از گوشه‌ها گشوده کمین

ز دست هر دو دل محتشم شکاف شکاف
گهی به تیغ عداب و گهی به خنجر کین
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.