هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف صحنه‌ای از چوگان‌بازی و ویژگی‌های یک سوارکار ماهر می‌پردازد. در آن از تصاویر شاعرانه مانند برق مستعجل و کوه پابرجا برای نشان دادن قدرت و مهارت سوارکار استفاده شده است. همچنین، به عشق و فداکاری عاشقان اشاره دارد و در پایان، از سخاوت و احسان ستایش می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم شاعرانه و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'مکن خون کوی ای دل' ممکن است حاوی مضامین عاطفی شدید باشند که برای مخاطبان مسن‌تر مناسب‌تر است.

غزل شمارهٔ ۴۹۷

چو در چوگان زدن آن مه نگون گردد ز پشت زین
زمین گوید ثنا گردون دعا روح‌الامین آمین

رسید از ماه سیمایان سپاهی در قفا اما
در این میدان نمی‌بینم سپهداری به این آئین

به تندی برق مستعجل به لنگر کوه پابرجا
به میدانها سبک جولان به محفلها گران تمکین

به تحریک طبیعت در خم چو گان بیدادم
چنان دارد که چون گویم نه آرامست و نه تسکین

شوم او را بلاگردان چو رخش ناز بی‌پایان
به پائین راند از بالا به بالا تا زد از پائین

مکن خون کوی ای دل بر سر میدان او مسکن
که آنجا در پی سر میرود صد عاشق مسکین

نثار بزمت این بس محتشم کان معدن احسان
لب گوهرفشان گاهی بجنباند پی تحسین
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.