هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از معشوق خود دعوت می‌کند تا در دل و دیده‌اش بنشیند و از خلوت با او لذت ببرد. او معشوق را به عنوان شاه حسنی توصیف می‌کند که دلش خانه‌ی اوست و از او می‌خواهد که برای هزار سال در این سرا بماند. شاعر همچنین به رابطه‌ی خاص بین شاه و گدا اشاره می‌کند و از معشوق می‌خواهد که با او بنشیند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان با سن پایین دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۰۵

ز دیده در دلم ای سرو دل ربا بنشین
نشیمنی است ز مردم تهی بیا بنشین

تو شاه حسنی و خلوت سرای توست دلم
هزار سال به دولت درین سرا بنشین

دو منزلند دل و دیده هر دو خانهٔ تو
چه حاجتست که من گویمت کجا بنشین

تو ماه مجلس ما شو به صد طرب گو شمع
به گوشه‌ای رو و زاری کنان ز ما بنشین

خوشست صحبت شاه و گدا به خلوت انس
تو شاه محترمی با من گدا بنشین
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.