هوش مصنوعی: این شعر از محتشم کاشانی، شاعر پرآوازهٔ ایرانی، سرشار از مضامین عاشقانه، عرفانی و اخلاقی است. شعر با توصیف صحنه‌های نبرد و فتنه آغاز می‌شود، اما به‌زودی به موضوع عشق و اشتیاق می‌پردازد. شاعر از عشق زمینی و آسمانی سخن می‌گوید و از گناه و توبه نیز یاد می‌کند. در پایان، شعر به موضوع رحمت الهی و امیدواری ختم می‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین پیچیده‌ای مانند عشق، گناه، توبه و رحمت الهی است که درک آن‌ها برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌های به‌کاررفته در شعر ممکن است برای این گروه سنی نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۵۳۲

باز برخاسته از دشت بلا گرد سپاه
آرزو سایه سپه فتنه جنبت کش شاه

زده بر قلب سپاهی و دلیل است برین
وضع دستارو سراسیمگی پر کلاه

کم نگاه است ز بس حوصله اما دارد
پادشاهانه نگاهی به دل چند نگاه

زان رخ توبه شکن منع نگه ممکن نیست
که شود هر نگه آلوده به صدگونه گناه

دارد ای اختر تابنده به دور تو جهان
روز پر نور دو خورشید و شب تیره دو ماه

گر لب و خط بنمائی به خدا میل کنند
آهوان چمن قدس به این آب و گیاه

زخم ناخورده گذشتم زهم ای سنگین دل
در کمان تیر نگاه این همه دارند نگاه

صحبت ما و تو پوشیده به از خلق جهان
گرچه بر عصمت ما هر دو جهانند گواه

ز انتظار تو غلط وعده‌ام از بیم و امید
همه شب دست به سر گوش به در چشم به راه

منظر دیدهٔ یعقوب ز حرمان تاریک
چهرهٔ یوسف گل چهرهٔ چراغ ته چاه

محتشم رشحه‌ای از لجه رحمت کافی است
گر در آیند به محشر دو جهان نامه سیاه
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.