هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین، از عشق نافرجام، درد فراق و رنج‌های عاشق سخن می‌گوید. شاعر با تصاویر زیبا و احساسی، مانند ریختن خون دل، اشک باران‌گونه و جوی خون، عمق غم و عشق خود را بیان می‌کند. همچنین اشاره‌ای به داستان‌های عاشقانه‌ی معروف مانند لیلی و مجنون دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی عمیق و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و اشاره‌های ادبی نیازمند سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات است.

غزل شمارهٔ ۵۳۶

جلوهٔ آن حور پیکر خونم از دل ریخته
بندهٔ آن صانعم کان پیکر از گل ریخته

مهر لیلی بین که اشگش بر سر راه وداع
همچو باران بر سر مجنون ز محمل ریخته

ترک خونریزی مسافر گشته کز دنبال او
خون دل‌ها بر زمین منزل به منزل ریخته

خون رنگینم که ریزان گشته از چشم پرآب
گوئی از جوی گلوی مرغ بسمل ریخته

غرفه‌ام در گوهر و در بس که چشم خون فشان
از تک بحر دلم گوهر به ساحل ریخته

پیش چشم ساحرت هاروت از شرمندگی
نسخهٔ‌های سحر را در چاه بابل ریخته

صحن میدان کرده رنگ آن خون که در هنگام قتل
گریه‌های محتشم از چشم قاتل ریخته
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.