هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از محتشم کاشانی، با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، به توصیف عشق و مستی معنوی می‌پردازد. شاعر از قلم و نوشتن به عنوان هدیه‌ای الهی یاد می‌کند و نگاه معشوق را به تیغی دو دم تشبیه می‌کند. او عشرت با معشوق را برتر از صد سال هشیاری می‌داند و از ناصحان و واعظان گریزان است. در پایان، شاعر با اشاره به دم نزع، از معشوق می‌خواهد که کلمه‌ای بر زبان آورد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تشبیه‌های به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۵۴۴

قلم نسخ بران بر ورق حسن همه
کاین قلمرو به تو داده است خدا یک قلمه

زان دو هندوی سیه مست که مردم فکنند
تیغ هندیست نگاه تو ولیکن دو دمه

خوش‌تر از عشرت صد سالهٔ هشیارانست
با می صاف دو ساله طرب یک دو مه

از دم ناصح واعظ دلم اندر چاهیست
که ز یک سوی سموم است وز یک سوی دمه

رهزنان در صدد غارت و خوبان غافل
گرگ بیداز ز هر گوشه و در خواب رمه

دم نزع است وز شوق کلمات تو مرا
یک نفس بیش نمانده است بگو یک کلمه

محتشم فتنه قوی دست شد آن دم که نهاد
زلف نو سلسله‌اش سلسله بر پای همه
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.