هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر درد و رنج عشق ناکام و اشتیاق به وصال معشوق است. شاعر از عشق عمیق خود می‌گوید و معشوق را برتر از لیلی و شیرین می‌داند. او از روزهای بی‌وصالی شکوه می‌کند و وصال را عمر باقی می‌خواند. در نهایت، شعر را به عنوان گوهری از دریای عشق معرفی می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و هجران ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۳

دل تنگم و ز عشق توام بار بر دل است
وز دست تو بسی چو مرا پای در گل است

شیرین تری ز لیلی و در کوی تو بسی
فرهاد جان سپرده و مجنون بی‌دل است

گر چه ز دوستی تو دیوانه گشته‌ام
جز با تو دوستی نکند هر که عاقل است

گر من به بوسه مهر نهم بر لبت رواست
شهد عقیق رنگ تو چون موم قابل است

در روز وصلت از شب هجرم غم است و من
روزی نمی‌خوهم که شبش در مقابل است

دل را مدام زاری از اندوه عشق تست
اشتر به ناله چون جرس از بار محمل است

روز وصال یار اجل عمر باقی است
وقت وداع دوست شکر زهر قاتل است

بیند تو را در آینهٔ جان خویشتن
دل را چو با خیال تو پیوند حاصل است

هر جا حدیث تست ز ما هم حکایتی است
این شاهباز را سخنش با جلاجل است

من چون درای ناله کنانم ولی چه سود
محمول این شتر چو جرس آهنین دل است

اشعار سیف گوهر دریای عشق تست
این نظم در سراسر این بحر کامل است
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.