هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، احساسات شاعر را نسبت به معشوق و فراق از او بیان می‌کند. شاعر از زیبایی و لطف معشوق، درد فراق، و تأثیرات عشق بر زندگی خود سخن می‌گوید. همچنین، از دشمنی دیگران به دلیل عشقش و صبر در برابر غم‌ها یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فراق و رنج عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۸۳

از لطف و حسن یارم در جمع گل عذاران
چون بر گل است شبنم چون بر شکوفه باران

در صحبت رقیبان هست آن نگار دایم
شمعی به پیش کوران گنجی به دست ماران

ای جمله بی تو غمگین چون عندلیب بی گل
من از غم تو شادم چون بلبل از بهاران

در طبع من که هستم قربان روز وصلت
خوشتر ز ماه عیدی در چشم روزه‌داران

سر بر زمین نهاده پیش رخ تو شاهان
برقع فگنده بر روی از شرم تو نگاران

هنگام باده خوردن از لعل شکرینت
ز آب حیوة پر شد جام شراب خواران

در خدمت تو شیرین همچون شراب وصل است
این بادهٔ به تلخی همچون فراق یاران

در دوستیت خلقی با من شدند دشمن
رستم فرو نماند از حرب خرسواران

چون گل جهان گرفتی ای جان و ناشکفته
در گلشن جمالت یک غنچه از هزاران

ای صد هزار مسکین امیدوار این در
زنهار تا نبندی در بر امیدواران

در روزگار عشقش با غم بساز ای دل
کاین غم جدا نگردد از تو به روزگاران

ای رفته وز فراقت مانند سیف شهری
نالان چو دردمندان، گریان چو سوگواران

ای عقل در غم او یک دم مرا چو سعدی
«بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران»
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.