هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از چشم‌های معشوق، زیبایی‌هایش و تأثیر عمیق عشق بر جان و دل خود سخن می‌گوید. شاعر همچنین از چشم بد و زبان بدگویان ابراز نگرانی کرده و آرزوی ایمنی از آن‌ها را دارد.
رده سنی: 15+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و استعاره‌های شعری است که برای درک کامل آن‌ها، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند چشم بد و زبان بدگویان ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۹۰

ای چشم من از رخ تو روشن
چشمی به کرشمه بر من افگن

اکنون که به دیدن تو ما را
شد چشم چو آب دیده روشن،

جان و دل و عقل هر سه هستند
در عشق تو چون دو چشم یک تن

ای مردم چشم دل خیالت!
دارم ز تو من درین نشیمن،

در جامه تنی چو ریسمانی
در سینه دلی چو چشم سوزن

دل در طلب تو هست فارغ
چون مردم چشم از دویدن

روی تو به نیکویی مه و نور
چشم من و خواب آب و روغن

شد چشم بد و زبان بدگوی
اندر حق تو ز همت من،

نابینا همچو چشم نرگس
ناگویا چون زبان سوسن

ای دلبر دوست تو همی باش
ایمن پس ازین ز چشم دشمن

تا چشم بود نهاده در سر
تا جان باشد نهفته در تن

از روی تو چشم بر نداریم
کز روی تو جان ماست گلشن
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.