هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، بیانگر احساسات عمیق و درد عشق یک دلداده است که در برابر بی‌توجهی معشوق، رنج می‌کشد. شاعر با تصاویر زیبا و استعاره‌های پراحساس، تضاد بین عاشق و معشوق را به تصویر می‌کشد: عاشق با دل شکسته و اشک‌های بی‌پایان، و معشوق با زیبایی و بی‌اعتنایی. در پایان، شاعر به ستایش شاه ناصرالدین نیز می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ عاطفی و فکری نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تشبیه‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا کمتر جذاب باشد.

غزل شمارهٔ ۳۲

من گرفته‌ام بر کف نقد جان شیرین را
تو نهفته ای در لب خنده‌های شیرین را

من فکنده‌ام در دل عقده‌های بی‌حاصل
تو گشوده‌ای بر رخ طره‌های پرچین را

من ز دیده می‌ریزم قطره‌های گوناگون
تو زشیشه می نوشی باده‌های رنگین را

تا نشانده‌ام در دل ساق سرو و سیمینت
چیده‌ام به هر دستی میوه‌های سیمین را

چون به چهر فشانی چین زلف مشک افشان
کس به هیچ نستاند بار نافهٔ چین را

تا به گوشهٔ چشمت یک نظر کنم روزی
شب ز گریه تر کردم گوشه‌های بالین را

آتش هوای دل شعله زد ز هر مویم
تا بر آتش افکندی موی عنبر آگین را

از رخ عرقناکت پرده را به دور افکن
تا فلک بپوشاند روی ماه و پروین را

کارخانهٔ مانی در زمانه گم گردد
گر ز پرده بنمایی زلف و خال مشکین را

با کدام بیگانه تازه آشنا گشتی
کز همین سبب کشتی آشنای دیرین را

کشتهٔ تو در محشر خون‌بها نمی‌خواهد
گر به خونش آلایی ساعد بلورین را

ای که بر سر از عنبر افسر شهی داری
التفات کن گاهی عاشقان مسکین را

گفتهٔ فروغی را مطرب از نکو خواند
بر سر نشاط آرد شاه ناصرالدین را

آن شهی که بگشوده بر سخن‌وران یک سر
هم سرای احسان را هم لسان تحسین را
وزن: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن (مقتضب مثمن مطوی مقطوع)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.