هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و حسرتهای ناکام خود میگوید. او از آرامش گمشده، بدنامیها، و دوری از معشوق سخن میراند و در عین حال، به امید دیدار دوباره و پختگی عشق اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند بدنامی و حسرت نیاز به بلوغ ذهنی دارند.
غزل شمارهٔ ۵۱
اولم رام نمودی به دل آرامیها
آخرم سوختی از حسرت ناکامیها
تو و نوشیدن پیمانه و خشنودی دل
من وخاک در میخانه و بدنامیها
چشم سر مست تو تا ساقی هشیاران است
کی توان دست کشید از قدح آشامیها
قدمی رنجه کن از سرو سمن ساق به باغ
تاصنوبر نزند لاف خوش اندامی ها
میخورد مرغ دل از دوری خال و خط تو
غم بی دانگی و حسرت بیدامیها
عاقبت چشم من افتاد بدان طلعت نیک
چشم بد دور از این نیک سرانجامیها
سر و پا آتشم از عشق فروغی لیکن
پختگیها نتوان کرد بدین خامیها
آخرم سوختی از حسرت ناکامیها
تو و نوشیدن پیمانه و خشنودی دل
من وخاک در میخانه و بدنامیها
چشم سر مست تو تا ساقی هشیاران است
کی توان دست کشید از قدح آشامیها
قدمی رنجه کن از سرو سمن ساق به باغ
تاصنوبر نزند لاف خوش اندامی ها
میخورد مرغ دل از دوری خال و خط تو
غم بی دانگی و حسرت بیدامیها
عاقبت چشم من افتاد بدان طلعت نیک
چشم بد دور از این نیک سرانجامیها
سر و پا آتشم از عشق فروغی لیکن
پختگیها نتوان کرد بدین خامیها
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.