هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که از عشق، درد فراق، و رنج‌های عاشق سخن می‌گوید. شاعر از تیغ پنهان و زخم‌های ناپیدای عشق می‌نالد و بیان می‌کند که عشق هم درد است و هم درمان. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند امید، ناامیدی، و زیبایی معشوق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند «قتل‌گاه» و «زخم بیداد» ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۷۸

شربتی در دو لعل جانان است
که خیالش مفرح جان است

از پی قتل مردم دانا
تیغ در دست طفل نادان است

می‌توان یافتن ز زخم دلم
کاین جراحت نه کار پیکان است

قتل‌گاهی است کوی او کان جا
زخم بیداد و تیغ پنهان است

دلم از نالهٔ شعله در خرمن
چشمم از گریه خانه ویران است

سر زلفی چگونه گردد جمع
که از آن مجمعی پریشان است

چشم امید هر مسلمانی
پی آن چشم نامسلمان است

گر تو درمان درد عشاقی
درد الحق که عین درمان است

منع زاری مکن فروغی را
که گلت را هزار دستان است
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.