هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. شاعر از درد عشق، هجران، و تسلیم در برابر تقدیر می‌نالد، اما در عین حال به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره می‌کند. همچنین، مضامینی مانند عشق الهی، فداکاری، و تسلیم در برابر سرنوشت در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند 'خون' و 'خنجر' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۳

قتل ما ای دل به تیغ او مقدر کرده‌اند
غم مخور زیرا که روزی را مقرر کرده‌اند

هر کجا ذکری از آن جعد معنبر کرده‌اند
مشک چین را از خجالت خاک بر سر کرده‌اند

تا ز خونت نگذری، مگذار پا در کوی عشق
زان که اینجا خاک را با خون مخمر کرده‌اند

عاشقانش را به محشر وعدهٔ دیدار داد
ساده لوحی بین که این افسانه باور کرده‌اند

با لب لعل بتان هیچ از کرامت دم مزن
زان که اینان معجز عیسی مکرر کرده‌اند

هر سر موی مرا در دیدهٔ بدبین او
گاه نوک خنجر و گه نیش نشتر کرده‌اند

تا شب هجرانش آمد روشنم شد مو به مو
آن چه با تقصیرکاران روز محشر کرده‌اند

تا به بازار تو جان دادم نکو شد کار من
سودمندان کی ازین سودا نکوتر کرده‌اند

تو به ابرو کرده‌ای تسخیر دلها گر مدام
خسروان از تیغ عالم را مسخر کرده‌اند

تو ز مژگان کرده‌ای با قلب مشتاقان خویش
آن چه جلادان سنگین دل ز خنجر کرده‌اند

صورتی را کاو ز کف دین فروغی را ربود
معنیش در پردهٔ خاطر مصور کرده‌اند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.