هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به مناسبت عید نوروز سروده شده و به توصیف شادی و نشاط مردم، طبیعت، و جشنهای این روز میپردازد. در آن از مرغان، گلها، پیران، جوانان، زاهدان، عاشقان، و درباریان یاد شده که هر یک به شیوهای خاص این روز را جشن میگیرند. همچنین به حضور شاه و درباریان و بخششهای آنها اشاره شده است.
رده سنی:
12+
این متن دارای مفاهیم شاعرانه و نمادین است که ممکن است برای کودکان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.
غزل شمارهٔ ۲۲۱
عید آمد و مرغان ره گلزار گرفتند
وز شاخه گل داد دل زار گرفتند
از رنگ چمن پردهٔ بزاز دریدند
وز بوی سمن طاقت عطار گرفتند
پیران کهن بر لب انهار نشستند
مستان جوان دامن کهسار گرفتند
زهاد ز کف رشتهٔ تسبیح فکندند
عباد ز سر دستهٔ دستار گرفتند
یک قوم قدم از سر سجاده کشیدند
یک جمع سراغ از در خمار گرفتند
یک زمره به شوخی لب معشوق گزیدند
یک فرقه به شادی می گلنار گرفتند
یک طایفه شکر ز لب دوست مزیدند
یک سلسله ساغر ز کف یار گرفتند
یک جرگه بی چشم سیه مست فتادند
یک حلقه خم طرهٔ طرار گرفتند
نوروز همایون شد و روز می گلگون
پیمانهکشان ساغر سرشار گرفتند
شیرین دهنی بوسه به من داد در این عید
کز شکر او قند به خروار گرفتند
میران و وزیران و مشیران و دلیران
دربارگه شاه جهان بار گرفتند
در پای سریر ملک مملکت آرا
بر کف شعرا دفتر اشعار گرفتند
خدام در دولت دارای گهربخش
بر سر طبق درهم و دینار گرفتند
ابنای جهان عیدی هر سالهٔ خود را
از شاه جوان بخت جهاندار گرفتند
اسکندر جمشیدسیر ناصردین شاه
کز ابر کفش گوهر شه وار گرفتند
فرخنده شد از فر شهی عید فروغی
کز وی همه شاهان سبق کار گرفتند
وز شاخه گل داد دل زار گرفتند
از رنگ چمن پردهٔ بزاز دریدند
وز بوی سمن طاقت عطار گرفتند
پیران کهن بر لب انهار نشستند
مستان جوان دامن کهسار گرفتند
زهاد ز کف رشتهٔ تسبیح فکندند
عباد ز سر دستهٔ دستار گرفتند
یک قوم قدم از سر سجاده کشیدند
یک جمع سراغ از در خمار گرفتند
یک زمره به شوخی لب معشوق گزیدند
یک فرقه به شادی می گلنار گرفتند
یک طایفه شکر ز لب دوست مزیدند
یک سلسله ساغر ز کف یار گرفتند
یک جرگه بی چشم سیه مست فتادند
یک حلقه خم طرهٔ طرار گرفتند
نوروز همایون شد و روز می گلگون
پیمانهکشان ساغر سرشار گرفتند
شیرین دهنی بوسه به من داد در این عید
کز شکر او قند به خروار گرفتند
میران و وزیران و مشیران و دلیران
دربارگه شاه جهان بار گرفتند
در پای سریر ملک مملکت آرا
بر کف شعرا دفتر اشعار گرفتند
خدام در دولت دارای گهربخش
بر سر طبق درهم و دینار گرفتند
ابنای جهان عیدی هر سالهٔ خود را
از شاه جوان بخت جهاندار گرفتند
اسکندر جمشیدسیر ناصردین شاه
کز ابر کفش گوهر شه وار گرفتند
فرخنده شد از فر شهی عید فروغی
کز وی همه شاهان سبق کار گرفتند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.