هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیبایی‌های معشوق و تأثیر عمیق عشق بر شاعر می‌پردازد. شاعر از جذابیت‌های معشوق، دردهای عشق، و مستی ناشی از این رابطه سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که حتی رنج‌های این عشق برایش شیرین است. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند غفلت و بیداری معنوی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه‌ی این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارند.

غزل شمارهٔ ۲۹۲

تا دهان او لبالب شد ز نوش
غنچه را در پوست خون آمد به جوش

بزم او بهتر ز گلگشت بهشت
نام او خوش تر ز الهام سروش

با غمش تا طاقتی داری بساز
در پی‌اش تا ممکنت باشد بکوش

صید قید او نمی‌یابد خلاص
مست جام او نمی‌آید به هوش

با چنان صورت چسان بندم نظر
با چنین آتش چسان مانم خموش

می‌خرم خار جفایش را به جان
می‌کشم بار گرانش را به دوش

ما و گل‌زاری که از نیرنگ عشق
گل بود خاموش و بلبل در خروش

تا پیامش بشنوی از هر لبی
پنبهٔ غفلت برون آور ز گوش

رهزن آدم شد آن خال سیاه
آه از این گندم‌نمای جوفروش

دوش در خوابش فروغی دیده‌ایم
تا قیامت سرخوشیم از خواب دوش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.