هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد فراق و عشق ناگسستنی خود می‌گوید. او از ناتوانی در تحمل دوری معشوق، بی‌قراری و اشتیاق سوزان خود سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی تصور کناره‌گیری از معشوق برایش عذاب است. شاعر با تصاویر شاعرانه‌ای مانند شکافتن سنگ با ناله، پاره کردن ماه و ستاره‌ها، و تبدیل اشک‌هایش به ستاره، عمق غم و عشق خود را نشان می‌دهد. او حاضر است به خاطر معشوق هر رنجی را تحمل کند و حتی جان خود را فدا کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شاعرانه مانند 'کشیدن خون' یا 'دوزخ' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۶۸

شب فراق تو گر ناله را اشاره کنم
چه رخنه‌ها که در ارکان سنگ خاره کنم

نه طاقتی که ز نظاره‌ات بپوشم چشم
نه قدرتی که به رخساره‌ات نظاره کنم

نه پای آن که به سوی تو ره بپیمایم
نه دست آن که ز خوی تو جامه پاره کنم

به کیش زمرهٔ عشاق دوزخی باشم
به بوی سدره ز کوی تو گر کناره کنم

شبی بر غم فلک روی خویشتن بنما
که زهره را بدرم، ماه را دو پاره کنم

چو بی تو آه شرر بار برکشم از دل
علاج خرمن گردون به یک شراره کنم

خوشم به کشمکش خون خویش روز جزا
که سیر روی زین رهگذر دوباره کنم

گره فتد به سر زلفت از پریشانی
گر اشتیاقی ترا مو به مو شماره کنم

به غیر دادن جان چاره‌ای نخواهم جست
اگر به درد تو چندین هزار چاره کنم

ز سر گنبد مینا نمی‌شوم آگاه
مگر که خدمت رند شراب خواره کنم

فروغی از غم آن ماه خرگهی تا چند
کنار خویشتن از اشک پر ستاره کنم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.