هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از حافظ، بیانگر عشق و اشتیاق شاعر به معشوق است. شاعر از زیبایی‌های معشوق مانند گیسو، ابرو و مژگان او سخن می‌گوید و از غم و شور عشق خود می‌نالد. او از صبا (باد) درخواست می‌کند که پیامی از معشوق به او برساند و در نهایت، از وفای معشوق و آرزوی دیدن او سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و استعاره‌های پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۱۰

دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله ی موی تو بود

دل که از ناوک مژگان تو در خون می‌گشت
باز مشتاق کمان خانه ی ابروی تو بود

هم عفاالله صبا کز تو پیامی می‌داد
ور نه در کس نرسیدیم که از کوی تو بود

عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
فتنه انگیز جهان غمزه ی جادوی تو بود

من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
دام راهم شکن طره ی هندوی تو بود

بگشا بند قبا تا بگشاید دل من
که گشادی که مرا بود ز پهلوی تو بود

به وفای تو که بر تربت حافظ بگذر
کز جهان می‌شد و در آرزوی روی تو بود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.