هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که عشق به او حتی از سلامت و تندرستی نیز ارزشمندتر است. شاعر از جستجوی معشوق در بالاترین و پایین‌ترین نقاط عالم می‌گوید و او را مقصود نهایی خود می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.

غزل شمارهٔ ۴۵۵

صورتت یک باره از آدم نمود از قید هستی
پی به معنی برده‌ام در عالم صورت پرستی

تا زلف تاب مشتاقان برد در حال جنبش
ترک چشمت خون هشیاران خورد در عین هستی

هم لبان لعل تو نامم نبرد از بینوایی
هم دهان تنگ تو کامم نداد از تنگ دستی

طالبان را نیش شوقت خوش تر است از نوش دارو
عاشقان را درد عشقت بهتر است از تندرستی

هم تو را در عرش اعلا جسته هم در قعر دریا
ای تو مقصود فروغی بوده زین بالا و پستی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.