هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از حافظ، به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق می‌پردازد. شاعر از دوگانگی‌های عشق سخن می‌گوید؛ عشقی که هم کفر است و هم ایمان، هم درد است و هم درمان. او معشوق را با توصیف‌های زیبا مانند ماه و خورشید می‌ستاید و از زلف سیاه و خال معشوق به عنوان نمادهای فریبندگی یاد می‌کند. شاعر از دل دیوانه‌اش می‌گوید که در دام عشق گرفتار شده و از معشوق طلب رحم دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نیاز به درک عمیق‌تری داشته باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'دامگه شیطانی' ممکن است برای کودکان نامفهوم یا نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۴۹۳

من و عشق تو اگر کفر و اگر ایمانی
من و شوق تو اگر نور و اگر نیرانی

من و زهر تو که هم زهری و هم تریاقی
من و درد تو که هم دردی و هم درمانی

جلوه کن جلوه که هم ماهی و هم خورشیدی
باده ده باده که هم خلدی و هم رضوانی

من و نقش تو که هم صورت و هم معنایی
من و وصل تو که هم جانی و هم جانانی

من سیه روز و سیه کار و سیه اقبالم
تو سیه زلف و سیه چشم و سیه مژگانی

نه همین دانهٔ خال تو ره آدم زد
کز سر زلف سیه دامگه شیطانی

آه اگر بر دل دیوانه ترحم نکنی
تو که با سلسله زلف عبیر افشانی

گر دل از نقطهٔ خال تو بنالد نه عجب
عجب این است که در دایرهٔ امکانی

مگر ای زلف ز حال دلم آگه شده‌ای
که پراکنده و شوریده و سرگردانی

گر پریشان شوی از زلف پری رخساری
صورت حال فروغی همه یکسر دانی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.