هوش مصنوعی:
در این متن، شاعر از مرغی سخن میگوید که با شنیدن درد و غم او، آگاه شده و مانند آتش همراه باد میشود. سپس به خلوتگاه میرود و از هر دری افسانهای استادانه بیان میکند. شاعر از غمهای خود میگوید و مرغ با رمز و راز و هنر، از برخی سخنان دوری میکند و رازداری مینماید.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و تمثیلی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از صنایع ادبی و رمزهای شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً از نوجوانی به بعد شکل میگیرد.
بخش ۱۰ - پیغام رسانیدن قاصد
ضمیر پاک آن مرغ سخن ساز
چو این افسانه کردم پیشش آغاز
شد از حال دل پر دردم آگاه
چو آتش گشت و شد با باد همراه
به خلوتگاه آن آرام جان رفت
باستادی ز هر چشمی نهان رفت
باو از هر دری افسانه میگفت
حکایت خوب و استادانه میگفت
ز من هر دم غمی تقریر میکرد
ز دریائی نمی تقریر میکرد
چو رمزی زین حکایت یاد کردی
سمنبر زان سخن فریاد کردی
بصنعت زین سخن دوری نمودی
بدو آئین مستوری نمودی
چو این افسانه کردم پیشش آغاز
شد از حال دل پر دردم آگاه
چو آتش گشت و شد با باد همراه
به خلوتگاه آن آرام جان رفت
باستادی ز هر چشمی نهان رفت
باو از هر دری افسانه میگفت
حکایت خوب و استادانه میگفت
ز من هر دم غمی تقریر میکرد
ز دریائی نمی تقریر میکرد
چو رمزی زین حکایت یاد کردی
سمنبر زان سخن فریاد کردی
بصنعت زین سخن دوری نمودی
بدو آئین مستوری نمودی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۹ - غزل همام
گوهر بعدی:بخش ۱۱ - خطاب معشوق با قاصد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.