هوش مصنوعی: شاعر در این متن به ستایش شاه شجاع پرداخته و از وفاداری و اطاعت خود نسبت به او سخن می‌گوید. او از شراب و باده‌گساری به عنوان نمادی از شادی و رهایی یاد می‌کند و از اوضاع نابسامان زمانه شکایت دارد. شاعر همچنین از عشق و وفاداری به شاه سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که همیشه در خدمت او باشد.
رده سنی: 18+ این متن شامل مفاهیمی مانند شراب‌خواری و باده‌گساری است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم عمیق و فلسفی موجود در متن ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۹۲

قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع
که نیست با کسم از بهر مال و جاه نزاع

شراب خانگیم بس می مغانه بیار
حریف باده رسید ای رفیق توبه وداع

خدای را به می‌ام شست و شوی خرقه کنید
که من نمی‌شنوم بوی خیر از این اوضاع

ببین که رقص کنان می‌رود به ناله ی چنگ
کسی که رخصه نفرمودی استماع سماع

به عاشقان نظری کن به شکر این نعمت
که من غلام مطیعم تو پادشاه مطاع

به فیض جرعه ی جام تو تشنه‌ایم ولی
نمی‌کنیم دلیری نمی‌دهیم صداع

جبین و چهره ی حافظ خدا جدا مکناد
ز خاک بارگه کبریای شاه شجاع
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.