هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از بادی که از بخارا می‌وزد و بوی گل و مشک و سمن با خود می‌آورد سخن می‌گوید. او تصور می‌کند که این باد از ختن آمده است، اما سپس متوجه می‌شود که باد خوشبوی از معشوق او می‌آید. شاعر هر شب به یمن چشم می‌دوزد تا معشوقش ظهور کند، زیرا سهیل (ستاره) از یمن می‌آید. او تلاش می‌کند نام معشوق را از مردم پنهان کند، اما نام معشوق همواره بر زبانش جاری است.
رده سنی: 15+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، زبان شعر ممکن است برای کودکان پیچیده باشد.

شمارهٔ ۴۸

هر باد، که از سوی بخارا به من آید
با بوی گل و مشک و نسیم سمن آید

بر هر زن و هر مرد، کجا بروزد آن باد
گویی: مگر آن باد همی از ختن آید

نی نی، ز ختن باد چنو خوش نوزد هیچ
کان باد همی از بد معشوق من آید

هر شب نگرانم به یمن تا: تو برآیی
زیرا که سهیلی و سهیل از یمن آید

کوشم که: بپوشم، صنما، نام تو از خلق
تا نام تو کم در دهن انجمن آید

با هر که سخن گویم، اگر خواهم وگر نی
اول سخنم نام تو اندر دهن آید
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.