هوش مصنوعی: شاعر در این متن از انتظار و امید به رسیدن نسیم وفا سخن می‌گوید و به تقدیر و قضا تسلیم است. او تفاوتی بین صومعه و دیر نمی‌بیند و اختیار خود را در فقدان خویشتن بی‌معنا می‌داند. همچنین، به بی‌توجهی به قدرت و ثروت در برابر آرامش و خلوت با می و دوست اشاره می‌کند و ارزش این حالت را می‌ستاید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد.

گزیدهٔ غزل ۱

چو خاک بر سر راه امید منتظرم
کزان دیار رساند صبا نسیم وفا

برای کس چو نگردد فلک بی‌تقدیر
عنان خویش گذارم به اقتضای قضا

میان صومعه و دیر گر چه فرقی نیست
چو من به خویش نباشم چه اختیار مرا

کسی که بر درمیخانه تکیه گاهی یافت
چه التفات نماید به مسند دارا ؟

خوش آنکسی که درین دور میدهد دستش
حریف جنس و می صاف و گوشهٔ تنها
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.