هوش مصنوعی:
شاعر در این ابیات از عشق و غم ناشی از آن سخن میگوید. او از جدایی و دوری از معشوق شکایت دارد و از این که عشق او را به رنج انداخته است. شاعر همچنین به قضا و قدر اشاره میکند و از این که نمیتواند در برابر عشق مقاومت کند، اظهار ناتوانی مینماید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و غمانگیز است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند قضا و قدر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
گزیدهٔ غزل ۴۶
سیم خیال تو بس با قمر چکار مرا؟
من و چون کوه شبی با سحر چکار مرا؟
نبینم آن لب خندان ز بیم جان یکسره
ز دور سنگ خورم با گهر چه کار مرا؟
اگر قضاست که میرم به عشق تو آری
بکارهای قضا و قدر چکار مرا ؟
به طاعتم طلبند و به عشرتم خوانند
من و غم تو به کار دگر چکار مرا؟
من و چون کوه شبی با سحر چکار مرا؟
نبینم آن لب خندان ز بیم جان یکسره
ز دور سنگ خورم با گهر چه کار مرا؟
اگر قضاست که میرم به عشق تو آری
بکارهای قضا و قدر چکار مرا ؟
به طاعتم طلبند و به عشرتم خوانند
من و غم تو به کار دگر چکار مرا؟
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۴۵
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.