هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و فداکاری برای معشوق سخن میگوید. او بارهای سنگین را به امید رسیدن به معشوق تحمل میکند و حاضر است حتی خون خود را برای اهل حسن (معشوق) بریزد. شاعر با وجود هشدارهای خود، دل به خوبان داده و تسلیم عشق شده است. او با وجود رنجها، عشق خود را حلال و مقدس میداند و همواره معشوق را در ذهن خود میبیند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'خونم را بریزند' ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا سنگین باشد.
گزیدهٔ غزل ۶۹
هست سر بردوش من باری و باری می کشم
تا مگر اندازمش در پای خوبان عاقبت
رای آن دادم که خونم را بریزند اهل حسن
شد موافق رای من با رای خوبان عاقبت
بارها گفتم که ندهم دل به خوبان لیک دل
گشت از جان بنده و مولای خوبان عاقبت
با چنان خونین لبی کاید همی زو بوی شیر
خون من میخور حلالست آن چو شیر مادرت
چشم من دور ار بگویم مردم چشم منی
زانکه هرساعت همی بینم برآب دیگرت
تا مگر اندازمش در پای خوبان عاقبت
رای آن دادم که خونم را بریزند اهل حسن
شد موافق رای من با رای خوبان عاقبت
بارها گفتم که ندهم دل به خوبان لیک دل
گشت از جان بنده و مولای خوبان عاقبت
با چنان خونین لبی کاید همی زو بوی شیر
خون من میخور حلالست آن چو شیر مادرت
چشم من دور ار بگویم مردم چشم منی
زانکه هرساعت همی بینم برآب دیگرت
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۶۸
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.