۲۸۷ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۷۵

صفتی است آب حیوان ز دهان نو شخندت
اثری است جان شیرین ز لبان هم‌چو قندت

به کدام سرو بینم که ز تو صبور باشم
که دراز ماند دردل هوس قد بلندت

منم و هزار پیچش زخیال زلف در دل
به کجا روم که جانم دهد از خم کمندت؟

ز تودور چند سوزم بمیان آتش غم ؟
همه غیرتم زعودت همه رشکم از سپندت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۷۴
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.