هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیباییهای معشوق و تأثیرات آن بر شاعر میپردازد. شاعر از زلفهای معشوق، لبهایش، نگاهش و دیگر ویژگیهایش سخن میگوید و از عشق و شیفتگی خود نسبت به او مینالد. همچنین، اشارهای به مفاهیم عرفانی مانند مستی و توبه نیز دارد.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی برای درک کامل دارد.
گزیدهٔ غزل ۷۸
نسیما آن گل شبگیر چون است؟
چسانش بینم و تدبیر چون است؟
دل من ماند در زلفش که داند
که آن دیوانه از زنجیر چونست؟
نگویی این چنین بهر دل من
که آن بالای همچون تیر چون است؟
ز لب آید همی بوی شرابش
دهانش داد بوی شیر چون است؟
من ازوی نیم کشت غمزه گشتم
هنوزم تا به سر تدبیر چون است؟
اگر چشمش به کشتن کرد تقصیر
لبش در عذر آن تقصیر چون است؟
نپرسد هرگز آن مست جوانی
که حال توبهٔ آن پیر چونست؟
ز زلفش سوخت جان مردم آری
بگو آن دام مردم گیر چون است؟
چسانش بینم و تدبیر چون است؟
دل من ماند در زلفش که داند
که آن دیوانه از زنجیر چونست؟
نگویی این چنین بهر دل من
که آن بالای همچون تیر چون است؟
ز لب آید همی بوی شرابش
دهانش داد بوی شیر چون است؟
من ازوی نیم کشت غمزه گشتم
هنوزم تا به سر تدبیر چون است؟
اگر چشمش به کشتن کرد تقصیر
لبش در عذر آن تقصیر چون است؟
نپرسد هرگز آن مست جوانی
که حال توبهٔ آن پیر چونست؟
ز زلفش سوخت جان مردم آری
بگو آن دام مردم گیر چون است؟
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۷۷
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.