هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد هجران و عشق سخن میگوید. او حال خود را با تصاویری مانند چشمان پر از خون و مقایسههای زیبا مانند رشک گل به رخ معشوق و غیرت شکر به تبسم او بیان میکند. شاعر از صبا میخواهد که پیامش را به معشوق برساند و اشاره میکند که مردم عشق را انکار میکنند، اما او اسیر آن است و روش او با دیگران متفاوت است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی بیشتری نیاز دارند.
گزیدهٔ غزل ۹۳
در شب هجر که از روز قیامت بتر است
مردم دیدهٔ من غرقه بخون جگر است
به طراوت رخ تو رشک گل سیراب است
به تبسم دهنت غیرت تنگ شکر است
ای صبا گر گذری برسرآن کو برسان
خبر ما بر آنکس که ز ما بیخبر است
مردمان منکر عشقند و منم کشتهٔ او
شیوهٔ ما دگر و شیوهٔ مردم دگر است
مردم دیدهٔ من غرقه بخون جگر است
به طراوت رخ تو رشک گل سیراب است
به تبسم دهنت غیرت تنگ شکر است
ای صبا گر گذری برسرآن کو برسان
خبر ما بر آنکس که ز ما بیخبر است
مردمان منکر عشقند و منم کشتهٔ او
شیوهٔ ما دگر و شیوهٔ مردم دگر است
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۹۲
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.