هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق و دلدادگی شاعر به معشوق (که میتواند معشوق زمینی یا خداوند باشد) است. شاعر از جدایی از معشوق رنج میبرد و صبرش به پایان رسیده است. او تأکید میکند که هیچچیز نمیتواند او را از معشوق دور کند و حتی در روز قیامت نیز فقط به سوی معشوق مینگرد. معشوق برای او قبلهگاه عشق است و همهٔ عالم در مقابل عشق او بیارزش هستند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانهٔ این شعر ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابلدرک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات بهکاررفته در شعر نیاز به دانش ادبی و تجربهٔ زندگی بیشتری دارد تا بهطور کامل درک شود.
گزیدهٔ غزل ۱۴۲
عمر به پایان رسید در هوس روی دوست
برگ صبوری کراست؟ بی رخ نیکوی دوست؟
گر همه عالم شوند منکر ما گو شوید
دور نخواهیم شد ما ز سرکوی دوست ؟
قبله اسلامیان کعبه بود در جهان
قبلهٔ عشاق نیست جز خم ابروی دوست
ای نفس صبحدم گر نهی آنجا قدم
خسته دلم رابجو در شکن موی دوست
جان بفشانم زشوق در ره باد صبا
گربرساند بما صبح دمی بوی دوست
روز قیامت که خلق روی به هر سو کنند
خسرو مسکین نکرد میل به جز سوی دوست
برگ صبوری کراست؟ بی رخ نیکوی دوست؟
گر همه عالم شوند منکر ما گو شوید
دور نخواهیم شد ما ز سرکوی دوست ؟
قبله اسلامیان کعبه بود در جهان
قبلهٔ عشاق نیست جز خم ابروی دوست
ای نفس صبحدم گر نهی آنجا قدم
خسته دلم رابجو در شکن موی دوست
جان بفشانم زشوق در ره باد صبا
گربرساند بما صبح دمی بوی دوست
روز قیامت که خلق روی به هر سو کنند
خسرو مسکین نکرد میل به جز سوی دوست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۱۴۱
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.