هوش مصنوعی:
این شعر از رنجهای عاشقانه و ناکامیهای عاطفی سخن میگوید. شاعر از بیوفایی معشوق، دردهای روحی و عشق نافرجام شکایت دارد و با تصاویری مانند گلنشکفته، تیر جفا و نامهرسان ناکام، احساسات خود را بیان میکند. در پایان نیز به ناپایداری قدرت و ثروت اشاره میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند ناامیدی و بیوفایی نیاز به بلوغ ذهنی برای تحلیل دارد.
گزیدهٔ غزل ۱۶۰
مهی گذشت که آن مه به سوی ما نگذشت
شبی نرفت که برجان ما بلا نگذشت
مرا ز عارض او دیر شد گلی نشگفت
چو گلبنی که بر او هیچگه صبا نگذشت
گذشت در دل من صد هزار تیر جفا
که هیچ در دل آن یار بیوفا نگذشت
مسیح من چو مرا دم نداد جان دادم
ولیک عمر ندانم گذشت یا نگذشت
کبوتری نبرد سوی دوست نامهٔ من
کز آتش دل من مرغ در هوا نگذشت
چه سود ملک سلیمانت خسروا به سخن
که هدهد تو گهی جانب سبا نگذشت
شبی نرفت که برجان ما بلا نگذشت
مرا ز عارض او دیر شد گلی نشگفت
چو گلبنی که بر او هیچگه صبا نگذشت
گذشت در دل من صد هزار تیر جفا
که هیچ در دل آن یار بیوفا نگذشت
مسیح من چو مرا دم نداد جان دادم
ولیک عمر ندانم گذشت یا نگذشت
کبوتری نبرد سوی دوست نامهٔ من
کز آتش دل من مرغ در هوا نگذشت
چه سود ملک سلیمانت خسروا به سخن
که هدهد تو گهی جانب سبا نگذشت
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۱۵۹
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۱۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.