هوش مصنوعی: این متن شعری است که از ظلم و ستم سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی ستمی که از سوی معشوق یا فرد محبوب روا داشته می‌شود، نمی‌توان به عنوان ستم واقعی نامید، بلکه باید آن را لطف و کرم دانست. همچنین اشاره‌ای به ناامیدی و درد عشق دارد و اینکه غم‌های عاشقانه را نمی‌توان به فردی که خود در حالتی دیوانه‌وار و مستانه است، گفت. در پایان، به موضوعی تاریخی-مذهبی اشاره می‌کند که در آن یک جنگجوی مسلمان (غازی) یک برهمن را به خاطر دین می‌کشد و بیان می‌کند که برای حفظ یک ارزش (سری)، نمی‌توان از بت‌پرستی چشم‌پوشی کرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی، تاریخی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین اشاره به خشونت مذهبی و ظلم ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

گزیدهٔ غزل ۱۷۴

ستمی کز تو کشد مرد ستم نتوان گفت
نام بیداد تو جز لطف و کرم نتوان گفت

چون منی باید تا باورش آید غم من
تو که دیوانه و مستی بتو غم نتوان گفت

غازیی از پی دین برهمنی را می‌کشت
گفت از بهر سری ترک صنم نتوان گفت
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۱۷۳
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۱۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.