هوش مصنوعی:
شاعر از یادآوری محراب ابروی معشوق و نمازهای قضا شده خود میگوید. او از اشکهایش که مانند گلهایی در چشمش شکفتهاند و خیال معشوق که برایش بلا شده، سخن میگوید. در پایان، از دل سنگین خود که در اشکهایش سرگردان است، یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
گزیدهٔ غزل ۲۴۵
از آن محراب ابرو یاد کردم
نمازی چند نیز از من قضا شد
همه گل میدمد از دیده در چشم
خیال روی او ما را بلا شد
در آب دیده سر گردان چه ماندست
مگر سنگین دل من آشنا شد
نمازی چند نیز از من قضا شد
همه گل میدمد از دیده در چشم
خیال روی او ما را بلا شد
در آب دیده سر گردان چه ماندست
مگر سنگین دل من آشنا شد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۲۴۴
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۲۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.