هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد فراق و جفای معشوق سخن میگوید، اما در عین حال به وفا و عشق پایبند است. او از زیباییهای طبیعت و دعا در سحرگاهان یاد میکند و از رنجهای عشق مینالد. در نهایت، شاعر از پرورش یافتههای عشق و ضرورت پرهیز از نگاه بد دیگران سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'جگرم خون سازد' ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.
گزیدهٔ غزل ۲۵۷
ترک عاشق کش من ترک جفا خوش باشد
به وفا کوش که از دوست وفا خوش باشد
بی تو ای گل سر گلگشت چمن نیست مرا
که تماشای گلستان شما خوش باشد
پرده برگیر ز رخ تا که دعایی بکنم
که به هنگام سحرگاه دعا خوش باشد
گر دلم ریش کند و جگرم خون سازد
چشم غارتگران ترک مرا خوش باشد
دایم از پرورش اشک من آن سرو خوش است
همه دانند که پروردهٔ ما خوش باشد
خسروا دیده نگهدار ز دیدار رقیب
که زیان نظر از صحبت ناخوش باشد
به وفا کوش که از دوست وفا خوش باشد
بی تو ای گل سر گلگشت چمن نیست مرا
که تماشای گلستان شما خوش باشد
پرده برگیر ز رخ تا که دعایی بکنم
که به هنگام سحرگاه دعا خوش باشد
گر دلم ریش کند و جگرم خون سازد
چشم غارتگران ترک مرا خوش باشد
دایم از پرورش اشک من آن سرو خوش است
همه دانند که پروردهٔ ما خوش باشد
خسروا دیده نگهدار ز دیدار رقیب
که زیان نظر از صحبت ناخوش باشد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۲۵۶
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۲۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.