هوش مصنوعی:
در این متن شاعر از وجود همه چیز در بهار مانند گل و شکوفه سخن میگوید، اما افسوس میخورد که یار و معشوقهاش در کنارش نیست. او تأکید میکند که با وجود زیباییهای بهار، غیبت معشوق همه چیز را بیمعنا میکند.
رده سنی:
15+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، لحن غمگین متن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است.
گزیدهٔ غزل ۳۴۴
گل و شکوفه همه هست و یار نیست چه سود
بت شکر لب من در کنار نیست چه سود
بهار آمد و هر گل که باید آن همه هست
گلی که می طلبم در بهار نیست چه سود
بت شکر لب من در کنار نیست چه سود
بهار آمد و هر گل که باید آن همه هست
گلی که می طلبم در بهار نیست چه سود
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۳۴۳
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۳۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.