هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساس تنهایی و تاریکی خود در شب مهتابی می‌گوید و از همسایه‌ی غافل و محتسبی که به او توجهی ندارد، شکایت می‌کند. او با اشاره به بوی شراب، حالتی از مستی و شوریدگی را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی مانند تنهایی، غم و اشاره به شراب است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب باشد.

گزیدهٔ غزل ۳۶۲

از آن مهتاب جان افروز کانشب بود مهمانم
جهان تیره ست بر من چون شب مهتاب می آید

من اینجا زار می‌سوزم به تاریکی و تنهایی
وای همسایهٔ غافل ترا چون خواب می آید ؟

گریبانم مگیر ای محتسب چون می پرستم من
کزین دامان تو بوی شراب ناب می آید
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۳۶۱
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۳۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.