۲۳۴ بار خوانده شده

گزیدهٔ غزل ۳۷۶

پیش محراب دو ابروش که طاقست به حسن
عالمی دست برآورده به یارب نگرید

چشمش از هر مژه‌ای ساخته مشکین قلمی
می‌دهد فتوی خون همه مذهب نگرید

زلف بر مه زده در خانهٔ دل داهدیش
نشد از دل اثر ماه به عقرب نگرید

اوست نوروز من و چون فتدش جعد به پای
راست با روز برابر شدن شب نگرید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۳۷۵
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۳۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.