هوش مصنوعی:
شاعر از تنهایی و تاریکی شبهای خود میگوید و از بیتوجهی معشوق شکایت دارد. او اشاره میکند که معشوق مانند آب، تشنگان را از خود نمیراند و اگر عاشقان دلسوخته را کباب کردن برایش حلال نبود، او حاضر نبود حتی کباب خود را به مستی ببخشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعارههایی مانند «کباب کردن دلها» نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
گزیدهٔ غزل ۴۳۰
چندین شبم گذشت به کنج خراب خویش
نوری ندادیم شبی از ماههتاب خویش
رویی چنان مپوش زعشاق کاهل دل
از تشنگان دریغ ندارند آب خویش
گر نه کباب کردن دلها شدش حلال
آن مست را بحل نکنم من کباب خویش
نوری ندادیم شبی از ماههتاب خویش
رویی چنان مپوش زعشاق کاهل دل
از تشنگان دریغ ندارند آب خویش
گر نه کباب کردن دلها شدش حلال
آن مست را بحل نکنم من کباب خویش
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۴۲۹
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۴۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.