هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از نداشتن دل، صبر و عقل سخن می‌گوید و بیان می‌کند که تنها چیزی که دارد درد و رنج است. او از ناتوانی در تحمل مشکلات و عدم پذیرش پند دیگران می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. این شعر更适合 افرادی که تجربه بیشتری در زندگی دارند و می‌توانند با مضامین درد و اندوه ارتباط برقرار کنند.

گزیدهٔ غزل ۴۷۵

مرا دل ده که من سنگی ندارم
به جز خون جگر رنگی ندارم

سرور درد خود با خویش گویم
که نالان‌تر ز خود چنگی ندارم

زمن تا صبر صد فرسنگ راهست
ولی من پای فرسنگی ندارم

دهندم پند و بامن در نگیرد
که من عقلی و فرهنگی ندارم
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۴۷۴
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۴۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.