هوش مصنوعی: این متن شعری است که از طبیعت و عناصر آن مانند ابر، باران و باغ برای بیان احساسات عمیق انسانی مانند عشق، غم و امید استفاده می‌کند. شاعر از باران به عنوان اشک غم‌خواران و از ابر به عنوان یعقوبی که برای یوسف گریه می‌کند، یاد می‌کند. همچنین، متن به مفاهیمی مانند رهایی بیماران از طریق دعا و گریه، بخشش الهی و ثروت معنوی اشاره دارد.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۳۰

ای فَصلِ با بارانِ ما، بَرریز بر یارانِ ما
چون اشکِ غَمْ‌خوارانِ ما، در هَجْرِ دِلْدارانِ ما

ای چَشمِ ابر این اشک‌ها، می‌ریز همچون مَشک‌ها
زیرا که داری رَشک‌ها، بر ماهْ رُخسارانِ ما

این ابر را گِریان نِگَر، وانْ باغ را خندان نِگَر
کَزْ لابه و گِریه‌یْ پدر، رَستَند بیمارانِ ما

ابرِ گِران چون داد حَق، از بَهرِ لَبْ خُشکانِ ما
رَطْلِ گِران هم حَق دَهَد، بَهرِ سَبُکسارانِ ما

بر خاک و دشتِ بی‌نَوا، گوهرفَشان کرد آسْمان
زین بی‌نَوایی می‌کَشَند از عشق، طَرّارانِ ما

این ابرِ چون یعقوبْ من، وان گُل چو یوسُف در چَمَن
بِشْکُفته رویِ یوسُفان، از اشکْ‌اَفْشارانِ ما

یک قطره‌اش گوهر شود، یک قطره‌اش عَبْهَر شود
وَزْ مال و نِعمَت پُر شود، کَف‌هایِ کَف‌خارانِ ما

باغ و گُلِستانِ مَلی، اِشْکوفه می‌کردند دی
زیرا که بر ریق از پِگَهْ خوردند خَمّارانِ ما

بَربَنْد لَب همچون صَدَف، مَستی؟ مَیا در پیشِ صَف
تا بازآیند این طَرَف، از غَیبْ هُشیارانِ ما
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.