هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و درد خود میگوید و از معشوق میخواهد که به او بیتفاوتی نکند و جفا را کنار بگذارد. او هشدار میدهد که اگر معشوق به رفتار خود ادامه دهد، دعای او باعث خواهد شد که خداوند داد او را از معشوق بگیرد. شاعر تأکید میکند که عشق بین آنها دوسویه است و درد او نیز مختص به خودش است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی مانند عشق، درد و دعا است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، ممکن است برخی از مضامین مانند جفا و دادخواهی برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
گزیدهٔ غزل ۵۶۲
ای بوده در قفای تو دایم دعای من
بیگانگی مکن که شدی آشنای من
دست از جفا بدار و گرنه دعا کنم
تا دادمن ز تو بستاند خدای من
گر من دعاکنم به سحرگاه وای تو
گر دست من نگیری صد بار وای من
تو از برای عشقی وعشق از برای تو
من از برای دردم و درد از برای من
بیگانگی مکن که شدی آشنای من
دست از جفا بدار و گرنه دعا کنم
تا دادمن ز تو بستاند خدای من
گر من دعاکنم به سحرگاه وای تو
گر دست من نگیری صد بار وای من
تو از برای عشقی وعشق از برای تو
من از برای دردم و درد از برای من
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۵۶۱
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۵۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.