هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غمگین، از فراق و دوری معشوق میگوید. شاعر با تصاویر زیبا و احساسی، از نبود یار و تنهایی خود مینالد و از معشوق میپرسد که در این مدت کجا بودهای. او از شبهای بیقراری، بادهگساری و اشکهایش میگوید و از معشوق میخواهد که به او بازگردد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم مانند بادهگساری و جگرپاره شدن ممکن است برای گروههای سنی پایین مناسب نباشد.
گزیدهٔ غزل ۶۰۲
سر در خمار شب به کنار که بودهای ؟
لبها فگار همدم و یار که بودهای ؟
سنبل به تاب رفته و نرگس به خواب ناز
شب تا به روز باده گسار که بودهای ؟
شمع مراد من نشدی یک شبی تمام
ماه تمام در شب تار که بودهای ؟
با چشم آهو! نه که شیران کندشکار
ای آهوی رمیده شکار که بودهای ؟
سروت هنوز هست در آغوش خواستن
ای سرو نیم رسته به پای که بودهای ؟
کارت چنین که پردهٔ دلها دریدن است
امشب به پرده محرم کار که بودهای ؟
ما را ز اشک صد جگر پاره در کنار
تو پارهٔ جگر به کنار که بودهای ؟
بر ریش خسروت نمکی هم دریغ بود
مرهم رسان جان فگار که بودهای
لبها فگار همدم و یار که بودهای ؟
سنبل به تاب رفته و نرگس به خواب ناز
شب تا به روز باده گسار که بودهای ؟
شمع مراد من نشدی یک شبی تمام
ماه تمام در شب تار که بودهای ؟
با چشم آهو! نه که شیران کندشکار
ای آهوی رمیده شکار که بودهای ؟
سروت هنوز هست در آغوش خواستن
ای سرو نیم رسته به پای که بودهای ؟
کارت چنین که پردهٔ دلها دریدن است
امشب به پرده محرم کار که بودهای ؟
ما را ز اشک صد جگر پاره در کنار
تو پارهٔ جگر به کنار که بودهای ؟
بر ریش خسروت نمکی هم دریغ بود
مرهم رسان جان فگار که بودهای
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۶۰۱
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۶۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.