هوش مصنوعی:
این شعر بهار و زیباییهای آن را توصیف میکند و از عشق و مستی سخن میگوید. شاعر از طبیعت و عشق به عنوان نمادهایی برای بیان احساسات خود استفاده میکند و در پایان به بیتوجهی به پند دیگران اشاره دارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عرفانی و عشقی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به مستی و بیپروایی نیاز به درک بالاتری از ادبیات و فرهنگ دارد.
گزیدهٔ غزل ۶۰۴
آمد بهار و سرو برآراست قامتی
گل بر کشید بهر طرب را علامتی
گردیده باد بر سرآن سرو جان من
گردان چو باد گرد برآن سرو قامتی
قد قامت الصلوه موذن زند به صبح
من نیم شب شوم به قد یار قامتی
هم خون عشقان گنهش را شفیع باد
چون نیستش ز کردن خونها ندامتی
ای پند گوی در گذر از پند بیدلان
دانی که مست را نبود استقامتی
گل بر کشید بهر طرب را علامتی
گردیده باد بر سرآن سرو جان من
گردان چو باد گرد برآن سرو قامتی
قد قامت الصلوه موذن زند به صبح
من نیم شب شوم به قد یار قامتی
هم خون عشقان گنهش را شفیع باد
چون نیستش ز کردن خونها ندامتی
ای پند گوی در گذر از پند بیدلان
دانی که مست را نبود استقامتی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۶۰۳
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۶۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.