هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از عشق الهی و رابطه عاشق و معشوق سخن می‌گوید. شاعر خود را به عنوان دام و معشوق را به عنوان صیاد توصیف می‌کند و از درد و رنج عشق و جدایی می‌نالد. او از مفاهیم عرفانی مانند فنا و بقا، و از شخصیت‌های قرآنی مانند موسی، صفورا، یوسف و زلیخا برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۰

ایا نورِ رُخ موسی، مَکُن اَعْمی صَفورا را
چُنین عشقی نَهادَستی به نورَش چَشمِ بینا را

مَنَم ای بَرقْ رامِ تو، برایِ صید و دامِ تو
گَهی بر رُکنِ بامِ تو گَهی بِگْرفته صَحرا را

چه داند دامِ بیچاره، فَریبِ مُرغِ آواره؟
چه داند یوسُفِ مصری،غَم و دَردِ زُلَیخا را؟

گَریبان گیر و این جا کَش، کسی را که تو خواهی خوش
که من دامَمْ تو صَیّادی، چه پنهانْ صنعتی یارا

چو شهر لوطْ ویرانَم، چو چشم لوطْ حیرانَم
سَبَب خواهم که واپُرسم، ندارم زَهره و یارا

اگر عَطّار عاشق بُد سَنایی شاه و فایِق بُد
نه اینَم منْ نه آنَم من، که گُم کردم سَر و پا را

یکی آهَم کَزین آهَم، بِسوزَد دشت و خَرگاهَم
یکی گوشم که من وَقْفَم، شَهَنشاهِ شِکَرخا را

خَمُش کُن، در خَموشی جان کَشَد چون کَهْرُبا آن را
که جانَش مُستَعِد باشد، کَشاکَش‌هایِ بالا را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.