هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و فلسفی، از عشق، بیقراری، گذرایی جوانی و زیبایی، و ناپایداری زندگی سخن میگوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند لاله، مهتاب، و شراب، احساسات عمیق خود را بیان میکند و بر بیوفایی دنیا و آرامش ظاهری که درونش طوفان است تأکید دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند شراب و مستی نیاز به درک بالاتری از ادبیات و فرهنگ دارند.
غزل شمارهٔ ۵۲ - سیل روزگار
لبت تا در شکفتن لاله ی سیراب را ماند
دلم در بیقراری چشمه ی مهتاب را ماند
گهی کز روزن چشمم فرو تابد جمال تو
به شبهای دل تاریک من مهتاب را ماند
خزان خواهیم شد ساقی کنون مستی غنیمت دان
که لاله ساغر و شبنم شراب ناب را ماند
بتا گنجینه حسن و جوانی را وفایی نیست
وفای بی مروت گوهر نایاب را ماند
بدین سیمای آرامم درون دریای طوفانیست
حذر کن از غریق آری که خود غرقاب را ماند
به جز خواب پریشانی نبود این عمر بی حاصل
کی آن آسایش خوابش که گویم خواب را ماند
سخن هرگز بدین شیرینی و لطف و روانی نیست
خدا را شهریار این طبع جوی آب را ماند
دلم در بیقراری چشمه ی مهتاب را ماند
گهی کز روزن چشمم فرو تابد جمال تو
به شبهای دل تاریک من مهتاب را ماند
خزان خواهیم شد ساقی کنون مستی غنیمت دان
که لاله ساغر و شبنم شراب ناب را ماند
بتا گنجینه حسن و جوانی را وفایی نیست
وفای بی مروت گوهر نایاب را ماند
بدین سیمای آرامم درون دریای طوفانیست
حذر کن از غریق آری که خود غرقاب را ماند
به جز خواب پریشانی نبود این عمر بی حاصل
کی آن آسایش خوابش که گویم خواب را ماند
سخن هرگز بدین شیرینی و لطف و روانی نیست
خدا را شهریار این طبع جوی آب را ماند
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱ - مسافر همدان
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳ - سرود ساربان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.