هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از عشق نافرجام و بی‌وفایی معشوق است. شاعر از روزگاری که در پای معشوق سپری کرده افسوس می‌خورد و به بی‌وفایی و پیمان‌شکنی او اشاره می‌کند. او از ناله‌ها و رنج‌های خود می‌گوید و چگونه این عشق او را آواره و بی‌سرپناه کرده است. شاعر حتی از داغ پدر و یتیمی خود سخن می‌گوید و چگونه در غم معشوق، به دنبال مادر بوده است. در نهایت، او از ناامیدی و تلخی این عشق می‌نالد و چگونه این تجربه او را به فردی کر و بی‌حوصله تبدیل کرده است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاطفی عمیق، ناامیدی و رنج‌های عشق نافرجام است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به بلوغ عاطفی و شناخت از ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۷۷ - نالهٔ ناکامی

برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم
حیف از آن عمر که در پای تو من سرکردم

عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
ساده‌دل من که قسم های تو باور کردم

به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود
زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم

تو شدی همسر اغیار و من از یار و دیار
گشتم آواره و ترک سر و همسر کردم

زیر سر بالش دیباست تو را کی دانی
که من از خار و خس بادیه بستر کردم

در و دیوار به حال دل من زار گریست
هر کجا ناله ی ناکامی خود سر کردم

در غمت داغ پدر دیدم و چون در یتیم
اشک‌ریزان هوس دامن مادر کردم

اشک از آویزه ی گوش تو حکایت می کرد
پند از این گوش پذیرفتم از آن در کردم

بعد از این گوش فلک نشنود افغان کسی
که من این گوش ز فریاد و فغان کر کردم

ای بسا شب به امیدی که زنی حلقه به در
چشم را حلقه‌صفت دوخته بر در کردم

جای می خون جگر ریخت به کامم ساقی
گر هوای طرب و ساقی و ساغر کردم

شهریارا به جفا کرد چو خاکم پامال
آن که من خاک رهش را به سر افسر کردم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۶ - زندان زندگی
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۸ - لاله سیراب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.