هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و معنوی، بیانگر احساسات شاعر در برابر کعبه و عشق الهی است. او خود و همراهانش را مانند ستارگانی می‌داند که برای طواف و درود به این مکان مقدس آمده‌اند. شاعر از رنج‌های خود می‌گوید و به دنبال آرامش و رحمت الهی است. او عشق را عامل اصلی وجود خود می‌داند و از وسوسه‌های دنیوی رها شده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی موجود در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۹۲ - حرم قدس

روی در کعبه ی این کاخ کبود آمده ایم
چون کواکب به طواف و به درود آمده ایم

در پناه علم سبز تو با چهره ی زرد
به تظلم ز بر چرخ کبود آمده ایم

تا که مشکین شود آفاق به انفاس نسیم
سینه ها مجمره ی عنبر و عود آمده ایم

پای این کاخ دل افروز همایون درگاه
چون فلک با سر تعظیم و سجود آمده ایم

پای بند سر زلفیم و پی دانه ی خال
چون کبوتر ز در و بام فرود آمده ایم

شاهدی نیست در آفاق به یک روئی ما
که به دل آینه ی غیب و شهود آمده ایم

بلبلانیم پر افشانده به گلزار جمال
وز بهار خط سبزت به سرود آمده ایم

سرمه ی عشق تو دیدیم و ز زهدان عدم
کورکورانه به دنیای وجود آمده ایم

شهریارا به طرب باش که از دولت عشق
فارغ از وسوسه ی بود و نبود آمده ایم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۱ - عهد قدیم
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۳ - ساز عبادی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.