هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و غمگین است که در آن شاعر از آمیختگی خود با مهتاب و اشکهایش سخن میگوید. او از دوری از معشوق و رنجهای عاشقانه مینویسد و به زیباییهای طبیعت و احساسات درونی خود اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تصاویر شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و احساسی دارد.
غزل شمارهٔ ۹۵ - من و ما
مهتاب و سرشکی به هم آمیخته بودیم
خوش روی هم آن شب من و مه ریخته بودیم
دور از لب شیرین تو چون شمع سیه روز
خوش آتش و آبی به هم آمیخته بودیم
با گریه ی خونین من و خنده ی مهتاب
آب رخی از شبنم و گل ریخته بودیم
از چشم تو سرمست و به بالای تو همدست
صد فتنه ز هر گوشه برانگیخته بودیم
زان پیش که در زلف تو بندیم دل خویش
ما رشته ی مهر از همه بگسیخته بودیم
خوش روی هم آن شب من و مه ریخته بودیم
دور از لب شیرین تو چون شمع سیه روز
خوش آتش و آبی به هم آمیخته بودیم
با گریه ی خونین من و خنده ی مهتاب
آب رخی از شبنم و گل ریخته بودیم
از چشم تو سرمست و به بالای تو همدست
صد فتنه ز هر گوشه برانگیخته بودیم
زان پیش که در زلف تو بندیم دل خویش
ما رشته ی مهر از همه بگسیخته بودیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۴ - غزال و غزل
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۶ - وحشی شکار
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.