هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از انتظار طولانی برای معشوق، دلتنگی و رنج‌های عاشقانه می‌گوید. او از شب‌های بی‌قراری، تنهایی و ناامیدی سخن می‌راند و با استفاده از تصاویری مانند شمع سوخته و چراغ خاموش، حالات روحی خود را بیان می‌کند. همچنین، از شرمندگی خود به دلیل ادامه زندگی بدون معشوق یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و شرم نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۹۶ - وحشی شکار

تا کی در انتظار گذاری به زاریم
باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریم

دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز
جان سوز بود شرح سیه روزگاریم

بس شکوه کردم از دل ناسازگار خود
دیشب که ساز داشت سرسازگاریم

شمعم تمام گشت و چراغ ستاره مرد
چشمی نماند شاهد شب زنده داریم

طبعم شکار آهوی سر در کمند نیست
ماند به شیر شیوه وحشی شکاریم

شرمم کشد که بی تو نفس میکشم هنوز
تا زنده ام بس است همین شرمساریم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۵ - من و ما
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۷ - ترانه جاودان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.