هوش مصنوعی: شاعر در این غزل از رنج‌های خود و بی‌توجهی دیگران به زحماتش می‌گوید. او گل (نماد زیبایی و لطافت) را مخاطب قرار داده و از ناسپاسی و بی‌وفایی گل شکایت می‌کند. شاعر با اشاره به پیری و از دست دادن جوانی، از تنهایی و بی‌کسی می‌نالد و از جهان و اطرافیانش طلب یاری می‌کند. در پایان، از غزل خود به عنوان ترانه‌ای جاودان یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی، استفاده از استعاره‌های پیچیده، و لحن حزن‌آلود متن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، پرداختن به موضوعاتی مانند پیری، تنهایی، و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۹۷ - ترانه جاودان

ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم
این نیست مزد رنج من و باغبانیم

پروردمت به ناز که بنشینمت به پای
ای گل چرا به خاک سیه می نشانیم

دریاب دست من که به پیری رسی جوان
آخر به پیش پای توگم شد جوانیم

گرنیستم خزانه خزف هم نیم حبیب
باری مده ز دست به این رایگانیم

تا گوشوار ناز گران کرد گوش تو
لب وا نشد به شکوه ز بی همزبانیم

با صد هزار زخم زبان زنده ام هنوز
گردون گمان نداشت به این سخت جانیم

یاری ز طبع خواستم اشکم چکید و گفت
یاری ز من بجوی که با این روانیم

ای گل بیا و از چمن طبع شهریار
بشنو ترانه غزل جاودانیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۶ - وحشی شکار
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۸ - جرس کاروان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.