هوش مصنوعی: این شعر از شهریار، شاعر معاصر ایرانی، سرشار از مضامین عرفانی، شور و مستی معنوی است. شاعر با زبانی نمادین از وحدت، عشق، رهایی از قیدوبندهای دنیوی و پیوستن به حقیقت هستی سخن می‌گوید. او از باده‌ی وحدت، ماهتاب، سکوت و ابدیت یاد می‌کند و مخاطبان را به رها کردن خواب و غفلت و پیوستن به این مستی معنوی دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با نمادهای ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از واژگان و مفاهیم مانند "باده وحدت" یا "بت عربده جو" ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نیاز به توضیح داشته باشند.

غزل شمارهٔ ۹۹ - باده وحدت

سر برآرید حریفان که سبوئی بزنیم
خواب را رخت بپیچیم و به سوئی بزنیم

باز در خم فلک باده وحدت سافی است
سر برآرید حریفان که سبوئی بزنیم

ماهتابست و سکوت و ابدیت یا نیز
سر سپاریم به مرغ حق و هوئی بزنیم

خرقه از پیر فلک دارم و کشکول از ماه
تا به دریوزه شبی پرسه به کوئی بزنیم

چند بر سینه زدن سنگ محبت باری
سر به سکوی در آینه روئی بزنیم

آری این نعره مستانه که امشب ما راست
به سر کوی بت عربده جوئی بزنیم

خیمه زد ابر بهاران به سر سبزه که باز
خیمه چون سرو روان بر لب جوئی بزنیم

بیش و کم سنجش ما را نسزد ورنه که ما
آن ترازوی دقیقیم که موئی بزنیم

شهریارا سر آزاده نه سربار تن است
چه ضرورت که دم از سر مگوئی بزنیم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۸ - جرس کاروان
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۰ - خون سیاووش
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.